پردیس علم

حوزه تمدن ساز و طلبه آرمانی ذیل نگاه استاد شهید مطهری (ره)

پردیس علم

حوزه تمدن ساز و طلبه آرمانی ذیل نگاه استاد شهید مطهری (ره)

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
  • ۱۰ آذر ۹۷، ۱۲:۰۵ - نگار جهانشاهی
    عالی

سه شنبه, ۱۳ آذر ۱۳۹۷، ۰۸:۱۲ ق.ظ

۲

دینداری مدرن modern religion

سه شنبه, ۱۳ آذر ۱۳۹۷، ۰۸:۱۲ ق.ظ

دینداری مدرن modern religion

--------------------------------------------------------

شهید مطهری در کتب مختلف خود با روشنفکرانی مثل: کسروی، صادق هدایت مبارزه داشت. او حتی از نقد کسانی که با آنها سابقه دوستی داشت، نیز از جای ننشست و به نقادی شدید علیه دکتر شریعتی پرداخت. شهید مطهری برخلاف نگاه غیر خوشبینانه به شریعتی، مهندس بازرگان را صادق ولی مدرن زده میدانست و او را نیز نقد میکرد.

----------------------------------------------------

با توجه به پست قبلی که شاخصه هایی از دنیای مدرن و انسان مدرن بیان شد، حال باید دید آیا دینداری نیز متأثر از مدرنیته گشته است یا نه؟

باید توجه داشت که بعضی از نشانه هایی که انسان مدرن دارد، مختص خود او نیست. مثلا اگر لهوگرایی یا تعبد گریزی را برای او برمیشمارند، اینطور نیست که گذشتگان چنین نبوده اند. بلکه منظور این است که مجموعه این مسائل انسانی پدید آورده است که شک گرایی، نهلیسم، ایده آلیسم و بی دینی نتیجه طبیعی و عادی آن خواهد شد.

انسان مدرن و مدرنیته زده، اگر بخواهد دینداری هم بکند باز خالی از مشکل نیست. عدۀ زیادی از دینداران چه در اسلام چه در ادیان غربی گرفتار همان آفات مدرنیته شده اند و شاید خود خبر ندارند. اگر امروزه رسم شده که مفصلا درباره فلسفه احکام سوال میشود، شاید غالبا ریشه در همان تعبد گریزی داشته باشد. دیندار مدرن نماز و روزه میگیرد ولی نه صرفا به خاطر تعبد و قرب الهی، بلکه به آن ضمیمه میکند که ما برای روزه مثلا فلان فواید پزشکی را نیز کشف کردیم.

تفاوت در این است که در جاهایی که نمیتوانند فلسفه بافی کنند، سر ستیز باز میکنند، ولی به خاطر علاقه به اصل دین، با مفسران دینی سر سفسطه و درگیری را پیدا میکنند و با عناوینی که نشان از نادانی و جهالت است از آنان یاد می کنند، آنان را کهنه پرست و غیر مدرن مینامند، و با این حملات هجوگویانه سعی میکنند گرد و غبار عقل عالمان دینی را بزدایند.

شاید اولین موجی که در این جریان پدید آمد، کارهای مارتین لوتر بود که منجر به ایجاد نحله پروتستان در مسحیت شد.

این موج که بعد از رنسانس و گسترش تکنولوژی روند رو به رشدی داشت، به مصر رسید و کسانی مانند، محمد عبده، رشید رضا، سید قطب، محمد قطب و گروهی دیگر را به خود جذب کرد. فلسفه افزایش حجم کتاب المیزان به خاطر درگیری های حضرت علامه طباطبایی با تفسیر المنار بود. واژه بسیار مفهومی «اسلامی آمریکایی» در فرمایشات رهبر راحل انقلاب نیز نشان از همین کژراهه داشت.

یکی از افرادی که این انحراف را خوب درک کرده بود و به تبع اساتید خود بسیار بر آن میتازید، استاد مجاهد، ایت الله مطهری بود. ایشان در کتب مختلف خود با روشنفکرانی[1] مثل: کسروی، صادق هدایت مبارزه داشت. او حتی از نقد کسانی که با آنها سابقه دوستی داشت، نیز از جای ننشست و به نقادی شدید علیه دکتر شریعتی پرداخت. شهید مطهری برخلاف نگاه غیر خوشبینانه به شریعتی، مهندس بازرگان را صادق ولی مدرن زده میدانست و او را نیز نقد میکرد.[2]

در مقدمه جلد پنجم کتاب اصول فلسفه، خداشناسی مدرن را نقد و بررسی میکند و اینکه خداشناسی را عده ای منحصر در امور حسی و تجربیات محسوس جای داده اند، اظهار ناخشنودی میکند و آن را رجعتی به حنبلی گری میداند که دسترسی عقلانی به معارف را قبول نداشتند. میگوید هر چه علم و تمدن بیشتر پیشرفت میکند و بشر سرگرمیهای جدی و واقعی پیدا میکند حرارتش از مباحث الهیات کاسته میشود.

«دکارت که در رأس تحول جدید علمى قرار گرفته است با اینکه یک مرد الهى است تصریح مى‏کند که من فقط قسمت بسیار کمى از وقت خود را صرف الهیات مى‏کنم، عمده اوقاتم صرف ریاضیات و طبیعیات مى‏شود. بعد از دکارت هر چه گذشته است این علاقه و حرارت کمتر شده تا جایى که در میان بعضى ملتها به صفر رسیده است.»[3]



[1]  البته دقت شود که روشنفکر معانی مختلفی دارد. گاهی به معنای بی دین و بد دین یا گفتار التقاطی در باب دین زدن، گفته میشود ولی معانی مثبت هم دارد که در یک نگاه خود شهید مطهری روشنفکر و روشن اندیش بودند و مانند کتاب حماسه حسینی به جنگ متدینین میرود در ده گفتار نیز عالمان دینی را نقد میکند.

[2]  البته در ابتداء شهید مطهری با هر دو ارتباط و به گونه ای مورد تایید می دانست، مثلا با دکتر شریعتی در حسینیه ارشاد همکاری میکرد. با مهندس بازرگان نیز وضعیت چنین بود، حتی او در درس معاد استاد شرکت میکرد و استاد از کتاب راه طی شده و ذره بی انتها تقدیر میکنند ولی به تدریج رویکرد آیت الله مطهری در اواخر عمرشان تغییر میکند و این نوع اندیشه ها را نقد میکند. مثلا رویکرد مهندس بازرگان را در مقدمه جلد پنجم اصول فلسفه و روش رئالیسم نقد میکند. در مورد تغییر رویه استاد مطهری در کتاب «پردیس علم» سخن خواهیم گفت. این کتاب نظرات و رویکردهای استاد نسبت به حوزه و طلبگی است که در حال تحقیق است.

[3]  اصول فلسفه و روش رئالیسم، جلد 5، ص 40.


نظرات  (۲)

بسیار عالی بود
جای تحقیق بیشتری هم داره به نظر
پاسخ:
تشکر فراوان

حتما با کمک دوستان بهتر خواهیم شد.
واقعا عالی
پاسخ:
مشارکت شما نیز عالی است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی